1-سه سوال از خانم چینگ های تعداد افراد در باغ در لحظه دستگیری چند نفر بودند؟ چند رسول بودند.و شام آخر چند نفر.شام صرف شده چه بود؟ و سوال بعدی وضعیت مالی عیسی چگونه بود؟ سوالات فنی دیگر سخت بپرسم یا نه؟ از وسایل آن زمان تا نحوه اصلاح کردن چگونه بود.وضعیت مکان زندگی.نگاه مردم به ظاهر و توجه به ظاهر چگونه بود؟ شغل اصلی پدر عیسی چه بود نجاری منظورن نیست.فقط.عیسی آن زمان چکار میکرد؟ عیسی چقدر آشکارا میومد بین مردم. و اگه خیلی آشکارا نمیومد دلیلش.موقعیت های زندگی عیسی رو بیان کنید.آیا عیسی همون شکلی که کنار عکستون قرار دادند بود؟ و علت چرایی اینکه عیسی رو اون شکلی جا انداختند چه بوده؟ سوالات الهیاتی جای خود؟ پسر انسان بر ابر؟ و بالاخره شما باید بدونید که ملکوت چیست؟ توضیح انسانی عیسی رو جای خود و توضیح مسیح بودنش رو هم اگه بگید خوبه.الهیاتی سخت هم نمیپرسم.که اگه بخوام الهیاتی مسیح رو از بالاترین رتبه مسیحیت در الهیات بپرسم اونم ببینم چقدر میگه تا کجا وضعیت عیسی کلمه بودنش چه شد بعد و چه کارها کرده. عیسی کلان کی بوده و چه تعریفی بعد از واسطه یعنی چی؟ چه میکرده از همون ابتدا تا ...یا توضیح روح القدس و روح مسیح و روح القدس چه فرقی با اون روح بالا داره.اگه شما رو میگند مسیح هستید یک پرنده صفر تا صد بسازید و روح حیات بیاد درونش.محیط رو تغییر بدید.اگه پسر انسان صرف هستید.ادغام مسیح و پسر انسان چیست؟ این روح متعالی کجاست؟ حالت زمینی و آسمانی رو توضیح بدید.عیسی در چند حالت میتونه باشه.چون میگید در یک سخنرانی نوشته هایی از اونور دارید.حیات درون عیسی رو توضیح بدید.عیسی در بدن جسمانی فقط هست یا غیر.حیات درون زمینی و منظور مسیح می آید.کنترل مسیح بر حیات درونش.چرایی سه شکل در رستاخیز عیسی رو بگید ؟ چون پاروسیا دوم اومدید خب سوالات دوم رو هم پرسیدم.چرایی اینکه در انجیل مسیح اینجاست یا اونجا باور نکنید رو بگید.و تمایز پسر انسان.تصلیب.پسر انسان در دوم.معنی ابر.مسیح می آید؟ قبل آن گفته شد اینجاست آنجا.و این مسیح که میاد چگونه میاد.و پسر انسان.چرایی بار دوم.و این نحوه آمدن عیسی در حالت عیسی مسیح که بشه دیروز امروز همانست.و قیامت کوچک.و قیامت بزرگ.قیامت اول.کوچک.اینهارو دیگه اگه دوم اومدید باید بدانید دیگه؟ خب منظور نیست که شمارو بخوام فقط درباره مسیح بگید از مهدویت بگید مهدی که سید هست آیا مهدی میتواند عیسی باشد آیا عیسی سید بود؟ سوالات سخت مهدویت رو نمیپرسم.که وضعیت اون منجی رو بگید.و چه شده و چه هست آن و چه موقعش که برسد تعجب میکنند که این کی بود گفت و از کجا میدونست.اینم گفتم دیگه بهتون صفر تا صد بسازید من اصلان از شما نمیپرسم از کجا میدونید فقط بگید یک پرنده.یک درخت جابجا.اونم نه هر موقع من خواستم. از پدر اسمانی ارتباط زنجیره سه. دارید دیگه.کارو چجوری میخواد پیش ببرید. با کدام یاری.سوال یا در اوردن اینکه چه خواهد شدو کی میگه بهتون یا قراره چه کنید.زمانبندی دست کیست؟ منظورم اینه که مفید بودن خوبه.منتها کار منجی سخته. یاری خدا میخواد پدر اسمانی حالا دین دیگه تعاریف خود.والا اینهارو گفتم که خود شناخت شوید.فرصت دوم رو در همون راه خوب انجام بدید.فرصت دوم خودتون رو.دوم رو دیگه باید بدونید کی بودید خب معیار فعل حاله.حالتون چطوره الانمعجزات ندارید.اما کارهایی برای فقرا دیدم کردید خوبه.منتها.همین کارو کنید یک منجی انسانی خواهید بود.از نوع تعریف منجی انسانی.و تعریف معجزه از نجات شوید آموزه های خوب. اینم معجزه فکری و تحولی.از نوع تعریف معجزه در تحول.چون فرق داره.چون معجزه کنندگان که زنده رو زنده کردند هست.مثلان طرف زنده رو از تو تابوت آورده بیرون گفته مرده زنده شد. معجزه بزرگ چشم بندی هم که بخواهند توجه کنند متوجه میشند طرف خیلی راحت بلند میشه. افراد کنارش هم .انگار زنده شده. جشن عروسی بوده. هوش خوبه ها.خیلی ریلکس بلند میشه. حداقل یک حسی بدید.که حس رو انسانها درک میکنند حس حقیقی رو انسانها حس دارند.منظورم انسان بود.والا انسانیت بره میشه چی؟ هزینه.خرید آنهایی که خریداری میشوند منظورم برای اونهایی که پول رو ترجیح میدهند.والا تو مسائل معنوی حداقل احتیاط کنند.خب شما پیش زمینه بودایی داری خانم چینگ های تناسخ رو از نظر علم ژنتیک بگید که چطوری شخص در زندگی دیگه زن میشه.یا شخص دیگه.مگه همون عیسی نیست.مگه همون کالبد جسم. و روح کجاست؟ سوال سختیه نه.تن جسمانی.چگونه دوباره میشود همان.زن که بشه..یعنی جسم اصلیه.رو خدا نتونسته.حفظ کنه.چون بودایی پیش زمینه دارید.چگونه عیسی شخص دیگه بشه یا زن بشه.یا عیسی جسم و روح همون باشه میشه بازم مرد دیگه.ولی چون زمینه بودایی دارید اینو به احترام عقیده شما میگم.ولی با اصل مسئله علمی میشه همون.علم مرد و زن پدر و مادر همون باشند بچه میشه همون.حالا عیسی تن جسمانی. و روحی. و منظور پسر انسان ادغام مسیحایی اون تخصصی.پاروسیا دوم تخصصی شناخت.ضمن اینکه عیسی رو غیر پدر کسی نمیشناسه.مگر مکشوف کنه .شمارو چطوری شناختند اونا که شناختند چه دینی هستند؟ حالا دین کنار چگونه شمارو به عنوان عیسی مسیح قبول کردند.چه امری رو مکشوف کردید حرف فقط اگه حرف باشه که یک کتاب طولانی میشه گفت.گفتم با مسئله عقیده احترام.بودا هم معمار این خانه را سوال کرده.و منتظر جواب بوده.که در کتاب راه حق بودا هست.یک جا نیافته. و یک جا شناخت شده.سر مسئله اینکه معمار سازنده میشه. بازم به اصل جوهره اصلی باید برسید که در درک زنجیره شناخت حاصل بشود.کار کرد. سه که چه میشود.چرا در مصائب یک صحنه جالب هست مادر عیسی میاد وقتی عیسی میفته عیسی میگه نو میسازم همه چی رو.منظور کدام نو هست.نو یعنی کی؟ کجا؟ حالا تو انجیل نیست ولی تصادفی هم نیست که تو فیلمنامه آمده.پس معمار و ساختو حیاتو اینها نیاز به پدر آسمانی دارد.و روح القدس جایگاه خود عیسی مسیح جایگاه خود.برای چه در مسیحیت گفته میشود سه رو با هم داشته باشید.پدر آسمانی رو شناختن مهمه.معمار هم تعریف خود را دارد.جایگاه آسمانی خود.نه غرور باشد برای معمار.باید معنی رییس فرشتگان دستور بردن رو درک کرد.کدام فرشتگان. و رییس فرشتگان یعنی چه؟ یعنی دستور عیسی مسیح و اون تخت که فرشتگان میبرند جایگاه ملکوتی عیسی.و خادم در جایگاه زمینی.پیشوا چون خادم.چون ماهیت ماده.رو عیسی درک کرده.و جایگاه انسان اشرف مخلوقات رو.نمادین میگذارند رو دوششان.عیسی را.اما بنظرتون خود عیسی میگذارد بزارند رو تخت رو دوششون ببرند.تضاد میشه بعد.حالا مجسمه رو رو دوش میزارند میبرند.اما بنظرتون عیسی بنده میخواند یا چون دوست یا حتی ماهیت شناسی فرزندان.و ماهیت زنجیره پدر پسر و روح القدس.حال آنکه شناخت عیسی و ایا اصلاحیات ندارد.و نو یعنی ارزش از این نظر نو.در زمین.عیسی جایگاه یک انسان را درک میکند.حال آنکه گویند عیسی یک فرشته هست. باید درک کنند اون که مکشوف میکنند باله یا نه چیز دیگه ایه در حالت سه.یک اشتراک و اون سخته الان درکش در اینجا که چه حالتیه.فرمانبرداری فرشتگان از عیسی در چیست؟ و معمار چه میکند؟ در تضاد اسلام هم نیست ها.چون جای خادم.کلمه انسان شد .بدن انسانی رو میگند بنده.در قرآن.اما کلمه هم هست در قرآن.مسلمین روح الله هم میگند.همچنان که در قرآن حکم کنند مسیحیان از کتاب هست.یعنی دین جدائیه اسلام و مسیحیت .همون میزان که در قرآن داده شده بهشون رو .تعریفش در انجیل هم هست.آنکه نبی را یا حتی مثال دیگر قبول کند.حال آنکه کاملان شناخت عیسی مسیح را جای خود.شناخت عیسی در اناجیل هست برای مسیحیان.حتی مثال غلام میگند خادم شد.غلام پدر در جسم انسانی برای خدمت به انسانها.برای رضایت پدر آسمانی.حالا اتفاقا جاهایی در مسیحیت بالاتر و در اسلام بنده گویند.احترام جای خود. اما اصل آن غلام خادم پدر برای انسانها جهت رضایت خدا عار نیست.چون ابلیس از غرور سقوط کرد.ماده غرور آفرین.شستن پای رسولان یک کار الکی نبود.توش کلی حرفه. یعنی غرور فریاد ابلیس.که دید با این کار شکست خورد.حال انکه گفت جلال اول را آنجا نشان بده به انسانها.پس پدر آسمانی جلال میدهد پسر را.روح القدس.و این زنجیره کار میکند.اما هدف شکست و غرور ابلیس هست.که بیچاره کرده انسانهای ماده را و در آنجا.پس فریاد ابلیس .و خادم شدن عار نیست اگر رضایت پدر آسمانی باشد.و حال انکه در آسمان هم افتخاری هست کار کردن برای پدر.همان داوری کار آسانیه آیا؟ عشق میخواهد اول عشق به پدر آسمانی تا به انسانهایش و مخلوقاتش خدمت شود.تا عاشق اصل نباشی برایت معنی نمیدهد.که بهت بگند خادم پدر چه عشقی میکنی.چه زمینش چه آسمانش.خادم پدر اسمانی بودن عشق هست. بازم در بهترین برداشت از خود شما بگویم خانم چینگ های شما دوست دارید شخصیت مسیح گونه داشته باشید.پس به ندای قلب خودتان گوش دهید.نه تحمیل یا به خوردتان بدهند.بلکه خودتان شخصیت منجی وار شوید. حال در زمینه شما شخص بوداگونه شوید.حالا نامیرایی گویندو به روشنایی رسیدن.و روشنابخشی.