حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

فانوس-149-آیاتی از کتاب حزقیال-آیاتی از کتاب قرآن

27. روحِ خود را در اندرونتان خواهم نهاد و شما را به فرایض خود سالک خواهم گردانید، و شما قوانین مرا نگاه خواهید داشت و آنها را به جا خواهید آورد.

35. آنان خواهند گفت: ”این زمین که ویران بود، مانند باغ عدن شده است؛ و شهرهایی که خراب و ویران و واژگون بود، اکنون حصاردار و مسکون گشته است.“

9. پس مرا گفت: «ای پسر انسان، بر روح نبوّت کن! نبوّت کرده، روح را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: ای روح، از بادهای چهارگانه بیا و بر این کُشتگان بِدَم تا زنده شوند.»

11. آنگاه مرا گفت: «ای پسر انسان، این استخوانها، تمامیِ خاندان اسرائیلند. اینک ایشان می‌گویند: ”استخوانهای ما خشکیده و امیدمان از دست رفته، و منقطع شده‌ایم!“

16. «ای پسر انسان، عصایی برای خود بگیر و بر آن بنویس: ”برای یهودا و اسرائیلیانِ متحد با او!“ سپس عصایی دیگر بگیر و بر آن بنویس، ”برای یوسف، عصای اِفرایِم، و تمامی خاندان اسرائیل که با او متحدند!“

19. به آنان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک بر آنم عصای یوسف و دیگر قبایل اسرائیل را که با او متحدند، یعنی عصایی را که در دست اِفرایِم است، برگیرم و عصای یهودا را به آن وصل کنم و آنها را یک عصا بسازم تا در دستم یک عصا باشند.

..

چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ و آشکار است؟! (12)

به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر می‏گرفتید، و با دهان خود سخنی می‏گفتید که به آن یقین نداشتید; و آن را کوچک می‏پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است! (15)

و در آن شهر، نه گروهک بودند که در زمین فساد می‏کردند و اصلاح نمی‏کردند. (48)

آنها گفتند: «بیایید قسم یاد کنید به خدا که بر او ( صالح) و خانواده اش شبیخون می زنیم (و آنها را به قتل می‏رسانیم;) سپس به ولی دم او می‏گوییم: ما هرگز از هلاکت خانواده او خبر نداشتیم و در این گفتار خود صادق هستیم!» (49)

آنها نقشه مهمی کشیدند، و ما هم نقشه مهمی; در حالی که آنها درک نمی‏کردند! (50)

آنها گفتند: «ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفتیم!» (صالح) گفت: «فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعیین می‏گردد); بلکه شما گروهی هستید فریب‏خورده! (47)

این خانه ‏های آنهاست که بخاطر ظلم و ستمشان خالی مانده; و در این نشانه روشنی است برای کسانی که آگاهند! (52)

و مایه هدایت و رحمت برای مؤمنان است! (77)

(به خاطر آور) روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می‏کردند محشور می‏کنیم; و آنها را نگه می‏داریم تا به یکدیگر ملحق شوند! (83)

بگو: «شاید پاره ‏ای از آنچه درباره آن شتاب می‏کنید، نزدیک و در کنار شما باشد!» (72)


فانوس-148-آیاتی از کتاب حزقیال

7. و چون تو را معدوم سازم، آسمانها را خواهم پوشانید،و ستارگانشان را تاریک خواهم ساخت؛خورشید را به ابری خواهم پوشانید،و ماه دیگر نور خود را نخواهد داد.

11. «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:شمشیر پادشاه بابِلبر تو فرود خواهد آمد،

13. و من احشام او را به تمامی،بر کنارۀ آبهای بسیار تلف خواهم کرد؛و دیگر نه پای انسان آنها را به تلاطم در خواهد آورد،نه سُمهای حیوانات.

5. زیرا صدای شیپور را شنیده، اما به هشدار توجه نکرده است، پس خونش بر گردن خودش خواهد بود. حال آنکه اگر به هشدار توجه می‌کرد، جان خود را می‌رهانید.

9. و اما اگر تو به آن مرد شریر هشدار دهی تا از راه خود بازگردد، اما او از راه خویش بازنگردد، آنگاه او در گناه خود خواهد مرد، اما تو جان خویش را رهانیده‌ای.

11. به آنان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: به حیات خودم قسم که من از مرگ مرد شریر خوش نیستم، بلکه از اینکه شریر از راه خود بازگردد و زنده بماند. ای خاندان اسرائیل، بازگشت کنید! از راههای شریرانۀ خود بازگشت کنید، زیرا چرا بمیرید؟

فانوس-147-آیاتی از کتاب قرآن

آیا هنگامی که مردیم و خاک شدیم (دوباره به زندگی بازمی‏گردیم)؟! این بازگشتی بعید است!; س‏ذللّه (3)

ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏های نفس او را می‏دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (16)

و سرانجام، سکرات (و بیخودی در آستانه) مرگ بحق فرامی‏رسد (و به انسان گفته می‏شود:) این همان چیزی است که تو از آن می‏گریختی! (19)

این چیزی است که به شما وعده داده می‏شود، و برای کسانی است که بسوی خدا بازمی‏گردند و پیمانها و احکام او را حفظ می‏کنند، (32)

در این تذکری است برای آن کس که عقل دارد، یا گوش دل فرادهد در حالی که حاضر باشد! (37)

ماییم که زنده می‏کنیم و می‏میرانیم، و بازگشت تنها بسوی ماست! (43)

ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برتری‏جویی بزرگی خواهید نمود. (4)

می‏خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند; در حالی که جز خودشان را فریب نمی‏دهند; (اما) نمی‏فهمند. (9)

و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» می‏گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی‏دانند! (13)

گفتیم: «همگی از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند.» (38)

و به آنچه نازل کرده‏ام ( قرآن) ایمان بیاورید! که نشانه‏های آن، با آنچه در کتابهای شماست، مطابقت دارد; و نخستین کافر به آن نباشید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! (و به خاطر درآمد مختصری، نشانه‏های قرآن و پیامبر اسلام را، که در کتب شما موجود است، پنهان نکنید!) و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم)! (41)

کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آورده‏اند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری و صابئان ( پیروان یحیی) هر گاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند ، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است; و هیچ‏گونه ترس و اندوهی برای آنها نیست. (هر کدام از پیروان ادیان الهی، که در عصر و زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان دین عمل کرده‏اند، ماجور و رستگارند.) (62)

آیا اینها نمی‏دانند خداوند آنچه را پنهان می‏دارند یا آشکار می‏کنند می‏داند؟! (77)

ما به موسی کتاب (تورات) دادیم; و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم; و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم; و او را به وسیله روح القدس تایید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید); پس عده‏ای را تکذیب کرده، و جمعی را به قتل رساندید؟! (87)

آیا نمی‏دانستی که حکومت آسمانها و زمین، از آن خداست؟! (و حق دارد هر گونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، ولی و یاوری برای شما نیست. (و اوست که مصلحت شما را می‏داند و تعیین می‏کند). (107)

یهودیان‏گفتند: «مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند»، و مسیحیان نیز گفتند: «یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و بر باطلند)»; در حالی که هر دو دسته، کتاب آسمانی را می‏خوانند (و باید از این گونه تعصبها برکنار باشند)افراد نادان (دیگر، همچون مشرکان) نیز، سخنی همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قیامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داوری می‏کند. (113)

و (یهود و نصاری و مشرکان) گفتند: «خداوند، فرزندی برای خود انتخاب کرده است‏»! -منزه است او- بلکه آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست; و همه در برابر او خاضعند! (116)

افراد ناآگاه گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمی‏گوید؟! و یا چرا آیه و نشانه‏ای برای خود ما نمی‏آید؟ !» پیشینیان آنها نیز، همین گونه سخن می‏گفتند; دلها و افکارشان مشابه یکدیگر است; ولی ما (به اندازه کافی) آیات و نشانه‏ها را برای اهل یقین (و حقیقت‏جویان) روشن ساخته‏ایم. (118)

ای بنی اسرائیل! نعمت مرا، که به شما ارزانی داشتم، به یاد آورید! و(نیز به خاطر آورید) که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم! (122)

(اهل کتاب) گفتند: «یهودی یا مسیحی شوید، تا هدایت یابید!» بگو: «(این آیینهای تحریف شده، هرگز نمی‏تواند موجب هدایت گردد،) بلکه از آیین خالص ابراهیم پیروی کنید! و او هرگز از مشرکان نبود!» (135)

اما این شما هستید که یکدیگر را می‏کشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون می‏کنید; و در این گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک می‏نمایید; (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بسته‏اید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه می‏دهید و آنان را آزاد می‏سازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‏آورید، و به بعضی کافر می‏شوید؟! برای کسی از شما که این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین الهی) را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان، چیزی نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار می‏شوند. و خداوند از آنچه انجام می‏دهید غافل نیست. (85)

آیا ندیدی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادیم تا آنها را شدیدا تحریک کنند. (83)
همه آنها را احصا کرده و دقیقا شمرده است. (94)
ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث میبریم و همگی به سوی ما باز میگردند. (40)

گفت: «فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن، که برای تو نقشه (خطرناکی) می‏کشند; چرا که شیطان، دشمن آشکار انسان است! (5)

یوسف را بکشید; یا او را به سرزمین دوردستی بیفکنید; تا توجه پدر، فقط به شما باشد; و بعد از آن، (از گناه خود توبه می‏کنید; و) افراد صالحی خواهید بود! (9)

(پدر) گفت: «من از بردن او غمگین می‏شوم; و از این می‏ترسم که گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید!» (13)

گفتند: «ای پدر! ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم، و یوسف را نزد اثاث خود گذاردیم; و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهی کرد، هر چند راستگو باشیم!» (17)

و دو جوان، همراه او وارد زندان شدند; یکی از آن دو گفت: «من در خواب دیدم که (انگور برای) شراب می‏فشارم!» و دیگری گفت: «من در خواب دیدم که نان بر سرم حمل می‏کنم; و پرندگان از آن می‏خورند; ما را از تعبیر این خواب آگاه کن که تو را از نیکوکاران می‏بینیم.» (36)

این معبودهایی که غیر از خدا می‏پرستید، چیزی جز اسمهائی (بی‏مسما) که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیده‏اید، نیست; خداوند هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده; حکم تنها از آن خداست; فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا; ولی بیشتر مردم نمی‏دانند! (40)

و به آن یکی از آن دو نفر، که می‏دانست رهایی می‏یابد، گفت: «مرا نزد صاحبت ( سلطان مصر) یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد; و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند. (42)

(او به زندان آمد، و چنین گفت:) یوسف، ای مرد بسیار راستگو! درباره این خواب اظهار نظر کن که هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر می‏خورند; و هفت خوشه تر، و هفت خوشه خشکیده; تا من بسوی مردم بازگردم، شاید (از تعبیر این خواب) آگاه شوند! (46)

(سرزمین کنعان را قحطی فرا گرفت;) برادران یوسف (در پی مواد غذایی به مصر) آمدند; و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت; ولی آنها او را نشناختند. (58)

(برادران) گفتند: «اگر او (بنیامین) دزدی کند، (جای تعجب نیست;) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدی کرد» یوسف (سخت ناراحت شد، و) این (ناراحتی) را در درون خود پنهان داشت، و برای آنها آشکار نکرد; (همین اندازه) گفت: «شما (از دیدگاه من،) از نظر منزلت بدترین مردمید! و خدا از آنچه توصیف می‏کنید، آگاهتر است!» (77)

شما به سوی پدرتان بازگردید و بگویید: پدر(جان)، پسرت دزدی کرد! و ما جز به آنچه می‏دانستیم گواهی ندادیم; و ما از غیب آگاه نبودیم! (81)

و از آنها روی برگرداند و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو می‏برد (و هرگز کفران نمی‏کرد)! (84)

هنگامی که آنها بر او ( یوسف) وارد شدند، گفتند: «ای عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتی فرا گرفته، و متاع کمی (برای خرید مواد غذایی) با خود آورده‏ایم; پیمانه را برای ما کامل کن; و بر ما تصدق و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش می‏دهد!» (88)

هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدرشان ( یعقوب) گفت: «من بوی یوسف را احساس می‏کنم، اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید!» (94)

و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند! (106)

و بعد از آنکه نشانه‏ های (پاکی یوسف) را دیدند، تصمیم گرفتند او را تا مدتی زندانی کنند! (35)

بنابراین در باره آنها عجله مکن ما آنها (و اعمالشان) را دقیقا شماره خواهیم کرد. (84)
آنها را از روز حسرت (روز رستاخیز که برای همه مایه تاسف است (بترسان، روزی که همه چیز پایان مییابد در حالی که آنها در غفلتند و ایمان نمی‏آورند. (39)

آیا توطئه‏گران از این ایمن گشتند که ممکن است خدا آنها را در زمین فروبرد، و یا مجازات (الهی)، از آن جا که انتظارش را ندارند، به سراغشان آید؟!... (45)

(بگذار) تا نعمتهایی را که به آنها داده‏ایم کفران کنند! (اکنون) چند روزی (از متاع دنیا) بهره گیرید، اما بزودی خواهید دانست (سرانجام کارتان به کجا خواهد کشید)! (55)

هنگامی که قرآن می‏خوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه بر! (98)

آنها با تکبر و بی‏اعتنایی (نسبت به سخنان الهی)، می‏خواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند! برای آنان در دنیا رسوایی است; و در قیامت، عذاب سوزان به آنها می‏چشانیم! (9)

خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، در باغهایی از بهشت وارد می‏کند که نهرها زیر درختانش جاری است; (آری،) خدا هر چه را اراده کند انجام می‏دهد! (14)

فانوس-146-آیاتی از کتاب قرآن

مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد; و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‏شود، ایمانشان فزونتر می‏گردد; و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. (2)

(آری،) مؤمنان حقیقی آنها هستند; برای آنان درجاتی (مهم) نزد پروردگارشان است; و برای آنها، آمرزش و روزی بی‏نقص و عیب است. (4)

اگر شما فتح و پیروزی می‏خواهید، پیروزی به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خودداری کنید، برای شما بهتر است! و اگر بازگردید، ما هم باز خواهیم گشت; و جمعیت شما هر چند زیاد باشد، شما را (از یاری خدا) بی‏نیاز نخواهد کرد; و خداوند با مؤمنان است! (19)

و اگر خداوند خیری در آنها می‏دانست، (حرف حق را) به گوش آنها می‏رساند; ولی (با این حال که دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپیچی کرده و روگردان می‏شوند. (23)

و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و اندک و زبون بودید; آنچنان که می‏ترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد; و با یاری خود تقویت کرد; و از روزیهای پاکیزه بهره‏مند ساخت; شاید شکر نعمتش را بجا آورید! (26)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیله‏ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمی‏دهد; (روشن‏بینی خاصی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت;) و گناهانتان را می‏پوشاند; و شما را می‏زمرزد; و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است! (29)

و اگر سرپیچی کنند، بدانید (ضرری به شما نمی‏رسانند;) خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبی! و چه یاور خوبی! (40)

و هرگاه (با ظهور نشانه ‏هایی،) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است; زیرا خداوند، خائنان را دوست نمی‏دارد! (58)

و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی; و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست! (61)

کسانی که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند; اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روی می‏دهد. (73)