رشته کوه های کوتاه و اورست بلند پرواز
کوهنورد بالدار روی پر کوه
ستاره های ریخته از غم
خورشید درون خود شعله ور گشته
آسمان و زمین نقطه تقابل پل های ریخته
شهر خیالی ادمک های خیالی
مزرعه ی خیالی کاشت و برداشت خیالی
نوری درون قفسه ی کتاب بدون کلمات
نویسنده ی خواب الوده ی بدون جوهر
قصه ی کلاغ های آخر قصه
قصه های اخر بدون پایانه
آستانه ای یخ زده پایانه ای ماتم زده
دشت ارزوها را تگرگ فصل میوه کخ زده
روی شیروانی گربه دم گوشت را پاپیون زده
برای گوشت قرمز کت و شلوار آدمک مترسک آهن زده
فصل بر آوردن آرزوها بابانوئل آهنی شهر را درشکه ی یخی سورتمه بلوار رنگ زده
کیوسک خالی نوستالوژی های آهن زده
دیوار آرزوها دشت آمالو فصل رفتنه خاطرات بدون خاطره
نقطه های سنگین سه نقطه های بوق ممتد زده...
حسام الدین شفیعیان