میامد از آخرین فصل کتاب
جایی در امتداد اشک دریا بود
قصه از اول خط غروب میشد
میامد از روزهای نیامده
شب های تکرار زده ی نیامده
حجم خواب سنگین روزگار شب زدگی
قصه ای که مینوشت تمام فصل ها را
میامد در روزنه ای نور انگیز
شب بود فصل خزان شور انگیز
حسام الدین شفیعیان