شوالیه تک و تنها سمفونی شب بود
کنار تقاطع شهر مثنوی حرف بود
تک و تنها قهرمان تاریخ بود
بدون اسب مرد تنهای شب های زمستان بود
تک قدم هایی که میبرد ستاره را
آدم آهنی شب زده ی ترانه را
کوچ کن حروف تقاطع بی حرفی
قدم قدم تا باران کنار جاده ی بی مسافر شب های برفی
سیاره ای که پنچره را باز نکرد به روی چند فصل چند حرف چند شعر
و بازگرد به تنهایی خود به جایی دور از زمین به دور پیله ابریشم پروانه ای
حسام الدین شفیعیان