تلاطم سنگ قبرهای شکسته
روی نوشته های تاریخ تولد غم نشسته
روی وفات یک نفر تولدی تازه داشت
انگار یک نفر روی سنگ قبر نشسته
داد میزند من زنده از وفات خود شده ام
روی تمام تاریخ تولدش شمع وفات نشسته
گفت پرواز کنم تا خود صبح
یک نفر روی غروب پنچره ها باز نشسته
حسام الدین شفیعیان