شیپور زده شد همه خواب بودند
صدای فالشی زده شد همه نت بودند
نت ها زده شد همه تئوری بودند
تئوری ها زده شد همه سفسطه بودند
سفسطه ها فلسفه شد همه فیلسوف بودند
کنج اتاقک ها همه دانشمند دیروز بودند
تار زده شد همه کنسرت بودند
تار خاموش شد تار عنکبوت بودند
سالن خاموش شد خواننده مرده بود
توی آهنگ خود آهن خورده بود
صدای چند ساز در هم زده سالن خالی موشک های باران زده
گریه کودک گریه بزرگسال گریه مادر گریه مادرهای بزرگ
جهان قنداقی پیچانه ی کنسرت مردگی
تن ماهی یخ زده مامحصول خوردگی
زمین تاریخ مرگبار فوت شدگان زندگی
یکی روی تانک یکی روی تاب خوردگی
سلول انفرادی اتاق چند و شصت و چند
چند متر فتاده شد روی زمین
سرجوخه از گلوله حرف میزد
مرد از گلی چیندم به تنهایی
ژ3 از کلاشو توپو تانک مدادو خودکار و خودنویس
کوچه اقاقیا شد کوچه ی خاک رفتگی صنوبر ها له شدن آه ای زندگی...