3 .پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوة خود را در موسمش میدهد، و برگش پژمرده نمیگردد، و هرآنچه میکند نیکانجام خواهد بود
3 .که بندهای ایشان را بگسلیم، و زنجیرهای ایشان را از خود بیندازیم
9 .ایشان را به عصای آهنین خواهی شکست، مثل کوزة کوزهگر آنها را خُرد خواهی نمود
5 .ای خد.اوند مرا دریاب و جانم را خلاصی ده، به رحمت خویش مرا نجات بخش
6 .ای خد.ا تو را خواندهام زیرا که مرا اجابت خواهی نمود، شنوایی خود را به من فراگیرو سخن مرا بشنو
6 .حلقههای کور دور منرا گرفتهاند، و دامهای مرگ پیش روی من در آمدهاند
6 .جلال او به سبب نجات تو عظیم شده، شکوه و حشمت را بر او نهادهای
6 .نزد تو فریاد برآوردند و رهایی یافتند، برتو توکل داشتند پس خجل نشدند
21 .جان من را از شمشیر خلاص کن، و یگانة من را از دست سگان
29 .زیرا سلطنت از آن خد.اوند است، و او بر امتها مسلط است
9 .جانم را با گناهکاران مگیر، و حیات من را با مردمان خونریز قبض مکن
6 .روح خود را به دست تو میسپارم، ای خد.اوند خد.ای حق تو من را فدیه دادی
19 .خد.اوند نزدیک شکسته دلان است، روح کوفتگان را نجات خواهد داد
8 .و تمامی دشمنانم با یکدیگر بر من نمامی میکنند، و دربارة من بدی میاندیشند
8 .بلکه تو ما را از دشمنان ما خلاصی دادی، و کینهتوزان ما را خجل ساختی
11 .ای باکره بشنو و ببین و گوش خود را فرادار، و قوم خود و خانة پدرت را فراموش کن
13 .من را از حضور خود مینداز، و روح قدوس خود را از من مگیر
4 .همة ایشان مرتد شده با هم فاسد گردیدهاند، نیکوکاری حتی یکی هم نیست
6 .اینک خد.ا مددکار من است، خد.اوند از تأییدکنندگان جان من است
17 .و اما من نزد خد.ا فریاد میکنم، و خد.اوند من را نجات خواهد داد
5 .چیزهای مشکل را به قوم خود نشان دادهای، بادة سرگردانی به ما نوشانیدهای