خب مسئله ی روشنایی و چشم و بدن بسیط بودنو گستردگی بعد جهان نه دید مادی بلکه دید معنوی نه خود چشم بلکه چشم بر انتقال بر تفکر و تاریکی آن و جسم خاموش و روشن جسمی که هر چه ببیند تاریکی یا جسمی که از طریق چشم هر چه ببیند در بعد ملکوتی معنوی روشنایی میشود.
یا نوری که در تو هست ظلمات نباشد یعنی نوری نباشد که در بعد تاریکی بتابد و آن تاریکی را درون خود جای دهد و آن تاریکی سمت روشنایی نگرود مگر خواست خداوند باشد اما خواست آدمی پس نزند و پس زدن آن تاریکی میشود هر چند که روشنایی ها و نور همه معنوی نشود مگر در بعد صورت معنوی که صورت معنوی خود مثال خورشیدی بتابد که در چشم معنوی آن نور را بدون نورانی بودن آن نوع نور در یابد یعنی جایگاه جسم بشود تمام انوار قدسی و انوار معنوی.نه انوار تاریکی و خاموشی. پس دریافتن اینکه حال تاریکی و خستگی با بعد تاریکی درون فرق دارد یعنی شخص خسته شخص که در جهد و تلاش هست. با اینکه روح در خستگی میرود یا بعد تاریکی چشم در هر چه که چشم باید سمت روشنایی تفکر در فرمان مغز عمل کند تحلیل آن بر مغز. خب در انجیل عیسی مسیح میگوید کسی که به من ایمان آورد کارهای من بزرگتر ان را انجام میدهد این جذب کننده هست بله جذابیت آن اینست که شخص بخواند و بخواهد کاری کند که بیشترن شفا باشد چون این کار را خود جذب کننده هست.و بخواهد آن کارها را بکند.اما اگر ایمان داشته باشد این مثال درخت کوه جا بجا شود.اینها لزومه آن لازمه ی آن از جابجایی چیست یعنی مثال ایمان بر انجام کاری که غیر ممکن هست اما در خواست خدا هر غیر ممکنی ممکن میشود اما حکمت ممکن شدن آن ترس آوری نیست بلکه نوعی که به دست کسی انجام شود که جنبه لازمه آن را خدا درون او قرار میدهد بعد فرمان انجام میگیرد.والا دست فردی که جنبه آن را ندارد میشود شر.پس در ادیان این نوع کار در اسلام با نذر و نیاز میخوانند که میگویند اتصال با آن اشخاص معنوی و الله.و در مسیحیت در آنها که به تثلیث و پدر پسر روح القدس میگویند در ادیان نوع دیگر.اما چون دریافت نکنند به آن بد بین نشوند بلکه اول خودسازی بعد حکمت ها و بعد اینکه اگر امری نشد نا امید نشوند زیرا این را که عرض میکنم رسیدن هست که در لحظه ای که فکرش را نمی کنید انجام میپذیرد. در نهایت همه ی اتصالات زنجیره ها همه میگویند خدا انجام داد.همه اتصال ها میشود وسیله و خدا مرکزیت آن هست.یا عیسی در انجیل بر این هدف که خداوند پدر مینامند کارها را به عمل میرساند و این را به پسر داده هست.در گفتمان های بین اسلام مسیحیت بیشتر رو جنبه پسر خدا بودن تثلیث و خدا بودن دو رکن دیگر تثلیث مباحثه میکنند و با کتاب انجیل از اینکه خدا واحد هست در انجیل و در مرقس در انجیل یوحنا بیشتر روی سمت جنبه الهی و عیسی کلمه اینها یوحنا آورده.
ولی در مرقس نوعی دیگر گفته شده.یا در لوقا در مسائلی.پس مباحثه میکنند و آنها استدلال ها و انها استدلال می آورند.این مناظرات مال امروز نیست کهن هست.در بین ادیان.مبحث رابر سر اینکه عیسی تثلیث را در انجیل آورده یا نه. و آنها میگویند آورده نوعی که پدر گفته شده پسر گفته شده روح القدس گفته شده و تصویب شورای آن بر امر تثلیث.چون از چهار انجیل و کتاب مقدس مسیحیت میاورند و آنها از یک کتاب قرآن.و استناد آنها مسلمین به اناجیل که در گفتمان میگویند انجیل تحریف شده و در قرآن گفته شده حتی تورات.پس قبول نمی کنند چون حکم از کتاب خود در آنچه گفته شده میکنند.شاید اگر در تثلیثی ها بیشتر بخواهند حکم کنند از انجیل یوحنا لازمه باشد.پس اینکه یک تثلیثی بگوید من به تثلیث اعتقاد دارم بعد بخواهد از مرقس حکم کند مشکل میخورد.زیرا بشنو ای اسرائیل خداوند خدای ما واحد هست دست را کاملا میبندد.مگر از انجیل یوحنا بخواهند قبول کنند و مباحثه بر اساس انجیل یوحنا باشد.یا درباره داوری و ملکوت بخواهند بیشتر مباحثه کنند از انجیل متی . این را مطاعه دقیق بشود منظور دریافت میشود در متی ملکوت داوری بیشتر هست.یا مسلمین انجیل برنابا بیاورند مسیحیان قبول نکنند نه خود شخص برنابا را قبول نکنند زیرا برنابا یکی از دوستداران عیسی مسیح بوده که تمام زندگیش و جانش را در راه مسیحیت داده و تبلیغ آن میگویند برنابا انجیلش مورد تایید قرار نگرفته حال جمعیت مسیحیت زیاد هست شاخه های جدید آن و که آن را بدعت مینامند مثل شاهدان یهوه که توحیدی ترند و خب باز سوال که مسیحیان در قرآن گفته شده از انجیل حکم کنند از کدام انجیل منظور پیامبر اسلام بوده.حال در کلیت آن یعنی مسیحیان باید از کتاب خود حکم کنند.حال کدام انجیل کدام منظورن هست.آیا انجیلی که مربوط به گنوسی ها یا برنابا یا انجیلی که مد نظر هست جای گفتمان ادیانی دارد.هر چند تورات و قرآن و انجیل و اوستا و... اصلان درباره احکام و حال در تورات که صورت برای خدا در نظر نگیرید در آسمان صورت پرانتز معنوی گفته شده خداوند آدم را شبیه خودمان خلق کنیم.اگر کسی وارد به دین باشد این آیه تورات
26. خداوند گفت: آدم را به شکل و شبیه خودمان (از نظر معنوی) درست کنیم تا بر ماهی دریا و بر پرندهی آسمان و بر چارپا و بر تمام زمین و بر هر جنبندهای که بر روی زمین میجنبد، فرمانروایی کند.