تلاشها برای بازسازی تاریخی زندگی عیسی شامل گسترهٔ متفاوتی میشود که از دیدگاه ماکسیمالیستی قرن نوزدهم که در آن انجیلها تا جای ممکن به عنوان منبع معتبر قلمداد میشدند تا دیدگاه مینیمالیستی قرن بیستم که تقریباً هیچچیز دربارهٔ عیسی به عنوان اتفاق تاریخی پذیرفته نمیشد، متفاوت است.[۲۲] از دههٔ ۱۹۵۰، شیوهٔ جدیدی در راهِ یافتن عیسای تاریخی شکل گرفت و دیدگاه مینیمالیستی رنگ باخت.[۲۳][۲۴] هرچند اعتقاد به اینکه انجیلها کاملاً صحیح هستند توسط منابع تاریخی پشتیبانی نمیشود، اما از دههٔ هشتاد میان دانشوران اتفاق نظر وجود دارد که به غیر از اتفاقات مشخصی که از نظر تاریخی اثبات شدهاند، سایر عناصر زندگی عیسی از نظر تاریخی «محتمل» هستند.[۲۳][۲۵][۲۶] تمرکز تحقیقات نوین در ربط با شخصیت تاریخی عیسی بر یافتن محتملترین عناصر قرار دادهاست.[۲۷][۲۸]
پژوهشگران عهد جدید در بررسی انجیلهای متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) با چالشهای بزرگی روبهرو هستند.[۲۹] اناجیل را نمیتوان در معنای امروزی «زندگینامه» قلمداد کرد و نویسندگان آنها درحالی که بسیاری از جزئیات زندگی عیسی را از قلم انداختهاند، به مسائلی چون اهمیت او از دید الهی یا تبلیغ علنی او میان مردم میپردازند.[۲۹] گزارشها دربارهٔ اتفاقات فراطبیعی مربوط به عیسی نظیر مرگ و برخاستن او کار پژوهشگران را حتی سختتر هم میکند.[۲۹] پژوهشگران انجیلها را منابع بیطرفی نمیدانند زیرا نویسندگان تلاش میکردند عیسی را تجلیل کنند.[۳۰] کماکان، منابع بهتری دربارهٔ زندگی عیسی نسبت به زندگی افرادی چون اسکندر مقدونی در اختیار پژوهشگران است.[۳۰] آنها معیارهای مشخصی برای قضاوت دربارهٔ تاریخیبودن اتفاق دارند که شامل ملاک تصدیق چندگانه، ملاک انسجام و ملاک انقطاع است.[۳۱] صحت تاریخی یک اتفاق بسته به اعتبار منابع هم هست؛ اناجیل بهواقع دربارهٔ زندگی عیسی متناقض و نامستقل هستند. مَرقُس که احتمالاً اولین انجیلِ مکتوب است، برای دههها معتبرترین از لحاظ تاریخی بهشمار میرود.[۳۲] یوحنا که بعد از همه مکتوب شدهاست، بهطور قابل توجهی با انجیلهای همنوا متفاوت است و آن را دارای اعتبار کمتری میدانند؛ هرچند اخیراً پژوهشگران بیشتری پذیرفتهاند که یوحنا شاید شامل هستهای از محتوای قدیمی باشد که ممکن است بهاندازهٔ اناجیل همنوا یا حتی بیشتر ارزش تاریخی داشته باشد.[۳۳]
انجیلهای نامتعارف جملگی به اناجیل متعارف وابستهاند و در این بین فقط انجیل توماس ممکن است استثنا و شاهدی مستقل بر بسیاری از کلمات قصار یا مَثَلهای عیسی باشد. به عنوان مثال، توماس تأیید میکند که عیسی فقرا را برکت میداد. این مطلب پیش از اینکه با مطالب مشابه در منبع کیو مخلوط شود، به صورت مستقل به دست او رسیدهاست.[۳۴] از دید مورخان، بیشتر داستانهای دیگر انجیلهای نامتعارف، مانند داستان تبدیل گل به پرنده توسط عیسی در کودکی، به وضوح افسانهای هستند.[۳۵] هرچند شاید در دیگر متون غیرمتعارف مسیحی مطالبی وجود داشته باشد که بتواند دربارهٔ تحقیقات تاریخی در ربط با عیسی ارزشمند باشند.[۳۶]