یک یهودی در زمان عیسی معمولاً تنها یک اسم داشت. در برخی موارد، پس از نام شخص، اسم پدرش ذکر میشد؛ یعنی نام مردان با فرمول «اسم شخص پسرِ اسم پدر» ساخته میشد. آوردن نام شهر محل تولد شخص پس از نام او نیز رایج بودهاست.[۲] نتیجتاً، عیسی در عهد جدید معمولاً «عیسای ناصری» خطاب شدهاست. همسایههای عیسی در ناصره، او را «نجّار، پسر مریم و برادر یعقوب و یوسف و یهودا و شمعون» (مرقس ۶:۳)،[۳] «پسر نجّار» (متی ۱۳:۵۵)[۴] یا «پسر یوسف» (لوقا ۴:۲۲)[۵] خطاب میکردند. در انجیل یوحَنّا، فیلیپ عیسی را «عیسی پسر یوسف از ناصره» (یوحنا ۱:۴۵) مینامند.[۶]
از عیسی در ادیان دیگری مانند اسلام و بهائیت نیز به عنوان شخصیتی مهم یاد شدهاست. مسلمانان معتقدند که عیسی یکی از پیامبران برجستهٔ الله و همان مسیح موعود در نوشتههای یهودی است. آنان تولد او از مریم باکره را قبول دارند اما خدا یا پسرِ خدا بودن او را نه. در قرآن آمده که عیسی هیچگاه ادعای الوهیت نکرد. بیشتر مسلمانان اعتقاد به تصلیب عیسی ندارند و در عوض معتقدند که خدا او را به صورت جسمانی به بهشت برد. یهودیان عیسی را به عنوان مسیحا نپذیرفتهاند، زیرا اعتقاد دارند او نشانههای مسیحای یهودی را نداشته، شخصیتی خداگونه نبوده و از مرگ برنخاستهاست. بهائیان عیسی را در کنار شخصیتهای دیگر مثل بهاءالله و زرتشت یکی از مظاهر ظهور به حساب میآورند. در مانویت میان شخصیت زمینی عیسی و شخصیت آسمانی او تمایز وجود داشت و نیز او یکی از اسلاف مانی به حساب میآمد.
عقاید مسیحی دربارهٔ عیسی بدین قرار است که نطفهٔ او توسط روحالقدس بسته شد، زنی باکره به نام مریم او را زایید، معجزاتی انجام داد، کلیسای مسیحی را تأسیس کرد، با فداکاری مصلوب شد تا کفارهای برای گناهان باشد، از مرگ برخاست، به بهشت رفت و روزی از آنجا بازخواهد گشت. بهطور کلی، مسیحیان عقیده دارند عیسی به مردم امکان آشتی با خدا را میدهد. مطابق اعتقادنامهٔ نیقیه، که توسط کلیسا در سدهٔ چهارم تنظیم شده، عیسی زندگان و مردگان را قبل یا بعد از رستاخیز جسمانیشان قضاوت خواهد کرد، اتفاقی که به ظهور دوم در آخرالزمان مسیحی گره خوردهاست. اکثریت اعظم مسیحیان عیسی را به عنوان تجسم خدای پسر، رکن دوم تثلیث، میپرستند. اقلیت کوچکی از مذاهب مسیحی نیز وجود دارند که بخشی یا همه تثلیث را رد میکنند. همهساله ولادتِ عیسی در ۲۵ دسامبر، بهعنوان کریسمس، جشن گرفته میشود. آدینهٔ نیک به تصلیب عیسی و عید پاک به برخاستن او از مرگ اختصاص دارد. سالِ تقریبی تولد عیسی، مبدأ گاهشماری میلادی است که طور گسترده در دنیا استفاده میشود.
آموزههای او ابتدا به صورت شفاهی نقل میشدند، تا اینکه نهایتاً از آنها برای تألیف انجیلها استفاده کردند. بسیاری از دانشوران عیسی را یک «واعظ آخرالزمانی» که تصور میکرده قیامت و نابودی جهان در شرف وقوع است، محسوب میکنند.
بعد از مرگش، حواریونش ادعا کردند او از مرگ برخاستهاست و نیز جامعهای تشکیل دادند که در نهایت به کلیسای اولیه تبدیل شد.