ماه و ستاره درون دریا سایه ای هستند
دریا با تمام وسعتش آسمان نیست
آسمان دریا نیست
شب مگر روز هست
رنگین کمان که قبل باران نیست
رنگین کمانی شو قبل باران بهاری
بعد باران رنگین کمان هم بعد هست نه قبل...
حسام الدین شفیعیان
صبح آرزوهای برفی
آدم برفی های تک حرفی
خورشید تک شعله
شعله های صد حرفی
نکته های حکایت زده
مثال های باران زده
درختان سرمازده
خطوط آهنی رشته های کلمات کوپه ریل زده
حسام الدین شفیعیان
قدم هایت را آهسته بردار انسان
به صدای گریه نوزاد به صدای گریه دنیا
به صدای اشک و به صدای تولد به درون آمدن بر دنیا
آهسته قدم بردار در سایه سار نور
شهر آهنی ایستگاه آهنی
زندگی آهنی تولد آهنی
آرام بیا و آرام برو
کسی تمام خاطرات جهان را برایت نگفته
جهان گریه های تولد زده
جهان خنده های گریه نوزاد و خنده های خوش آمد زده
سکوت سمفونی خنده و گریه جهان اول گریه و بعد گریه
جهان تولد از برون آدمی انسانی درون زمین چرخش دگری
و جهان وسعت جغرافیای آدمی و جغرافیا مرز بین انسان درون قصه ی زمین یکی بود و یکی نبود
خط کش خط بدون کششی که خط بدارد
خطوط بدون خط بدون خط بدون خط کشی
تابلوی بدون رنگ تابلوی بدون ترسیم
ترسیم نشده تکثیر نشده تقسیم نشده
تبدیل نشده تبدیل ندیده تبدیل ندارد تبدیل ها
شاید آدمک مداد شده کاغذ آدم شده شعر آهنگ شده
شاید شاید ها هم کاش ها کاشکی ها شده
و تمام فصل ها یک فصل پائیز شده شاید برگ ریزان قصه شده
عروسک پارچه ای فتاده در باغچه ی زندگی
گلهای فتاده در خاک زندگی
خاک فتاده در زیر پای آدم
آدم فتاده در زمین
انسان فتاده در شعر
شعر فتاده در کلمات
کلمات فتاده در جملات
جملات وزن بندی شده ی فتاده در نقطه ها
نقطه های فتاده در شب ستاره های نقطه دار دنباله دار