آدم برفی آب شده روزگار افتاب زدگی
فصل رفتن تابستانه ی زمین از بر یادگار برفی
فصل بهار زمستان زده ی آدم برفی
شوالیه تاریکی سمفونی ناپلئون خامه ای
فلسفه ی افلاطونی تفکرات نیچه ای
سفسطه ی آهن زده
فلسفه ی بروکلی قارچ های برفک زده
نان روی تنور آتش آهک زده
خاکو آهن مرگ تابوتو پیانوی زنگ زده
شهر خاموشی چراغ روشنایی قطع زده
رعدو و برق افکار برهم زده
آش رشته ی بدون کشک زرشک آب زده
خط موازی پرگاری روی تمام معادلات خط زده
حسام الدین شفیعیان
سکوت سمفونی گورستان
فالش کودکی بر فصل زمستان
قطعه سنگ فراموش شده ی یخ زده
کاروان مردگان یخ زده
روی تمام سنگ ها خاطرات تاریخی
شروع و پایان یک فصل پائیزی
ترسیم خط کشی یک دفتر سیاه و سفید
مستطیل نیمکره ی حیات و موت زدگان
دایره ی قسمت فصل چند فصلی
تخته سیاه زندگی انشاء زنگ زده ی تاریخ ورق زده
خطوط تمامی مشق های خط زده نمره های قبولی یا رد زده
فصل تمامی رفتگان دفتر تاریخ صد و چند برگی کوتاه و بلند زده
حسام الدین شفیعیان
واژه از غم شکست
پشت کلمات را شکست
واژه از هم گسست
در بر سطر سطر خود غمی نشست
نگاه کن تمام واژه را اشک برد
درون واژه گلدان شکست
گل شکست
غم شکست
جسم شکست
قلم شکست
حسام الدین شفیعیان
نوزاد خیالی زندگی خیالی
فکر یک زندگی خیالی
عشق خیالی
خواب خیالی
خود از خود خیالی
آدمک های خیالی
فانوسک های رویایی دریای خیالی
موج خیالی دریای خیالی
زمین و چند شعر واژگون شده از خیال شعرهای خیالی
حسام الدین شفیعیان
زان دگر از این دگر از خود گذرست
زین چرخو فلک در گذرست
این برگ زتاریخ دفتری کهنست
شعر در کاغذ قلبت هنرست
در فکر تو اندیشه از خود گذرست
در قلب بماند آنچه از قلب آمد این شعر برای ماندن در گذرست
حسام الدین شفیعیان